کد مطلب:293532 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:192

حضرت فاطمه زهرا میزان و اسوه و الگوی قاطبه نسوان جهانیان و سرمشق علمی و عملی آنا


فاطمه علیهاالسلام میزان است از حیث اعتقاد بمبدء و معاد زیرا آنحضرت بحكم (انا لله و انا الیه راجعون) مبدء عالم را خدا و سیر نهائی مخلوقات را منتهی بسوی خدا میداند كما اشارالیه نص الكتاب الالهی (ان الی ربك الرجعی) آیه 8 سوره العلق (و ان الی ربك المنتهی) آیه 42 سوره النجم

فاطمه زهرا درس معرفت توحیدی و یكتاشناسی را در محضر پدر بزرگوارش حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی آموخته و عالیترین درس توحید كه محتوای سوره مباركه توحید است از پدرش تعلیم گرفته و در واقع احدشناس و صمدشناس گردیده است و مافوق سوره توحید در خداشناسی درسی نیست.

پس فاطمه زهرا سلام الله علیها بایست میزان خداشناسی برای عموم بانوان جهان باشد چه شناختن خدا بر هر چیز مقدم است (اول الدین معرفته) از نهج البلاغه فاطمه زهرا علیهاالسلام میزان است از حیث ایمان و ایقان چه آنحضرت اعلی مرتبه ایمان و ایقان را از علم الیقین و حق الیقین و برد الیقین و اجد است پس


شایسته است كه میزان ایمان برای قاطبه نسوان در جهان باشد و بر عموم بانوان لازم و واجب است كه درس ایمان را از آنحضرت بیاموزند.

فاطمه زهرا علیهاالسلام میزان است از حیث عبادت. از آنجا كه حضرتش همیشه مستغرق در بحار احدیت بوده تمام اعمال آن بزرگوار عبادت پروردگار بحساب می آید ولی عبادت فاطمه سلام الله علیها در خصوص نماز و خضوع و خشوعش در پیشگاه معبود خود و شب زنده داری های آن یگانه عابده و عارفه دوران بحد اعلی از حیطه وصف خارج است و در بیان نمی گنجد همین بس كه از حسن بصری روایت شده است:

(ما كان فی هذه الامته اعبد من فاطمته كانت تقوم حتی تتورم قدماها) بحارالانوار محدث مجلسی مجلد 43 صفحه 84.

یعنی در میان امت اسلامیه هیچ كس از فاطمه عبادت كننده تر وجود نداشت زیرا حضرت فاطمه علیهاالسلام آنقدر بنماز و عبادت می پرداخت كه قدمهای مباركش از كثرت عبادت متورم شده بود.

واقعا عبادت آنحضرت عالیترین میزان و سرمشق عملی است برای بانوان جهان چه آن بی بی و ملكه دو جهان تمام كارهایش


عبادت و اطاعت از خدا و برای رضای خدا بوده است و شایسته است كه آن بانوی عظمی میزان و الگوی عموم نسوان در عبادت باشد و بر همه بانوان لازم است كه نحوه عبادت را در پرستش خدای یگانه در تمام شئون عبادت از آنحضرت بیاموزند.

در مورد عبادت حضرت فاطمه (ع) و حس نوع دوستی و خیر خواهی بندگان خدا از حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام در دوران خردسالیش نقل شده كه فرموده من شبهای متوالی پیوسته ناظر عبادت و شب زنده داری حضرت مادرم فاطمه (ع) بودم میدیدم او را كه یا در حال قیام است یا در حال ركوع است یا در حال سجده و از نماز كه فارغ می شود در محراب عبادت به مناجات و دعا می پردازد و همه اش درباره مردم دعای خیر می كند از مادرم سئوال نمودم مادرم چرا نخست ما را كه فرزندانت هستیم دعا نفرمودی جواب داد (یا بنی الجار ثم الدار). فرزندم اول همسایه بعد خانه این در واقع درس ایثار است كه حضرت فاطمه سلام الله علیها به مسلمانان داده است مسلمان باید همیشه رعایت خیرخواهی دیگران را نماید نه اینكه همیشه بفكر خیر شخصی خود و عشیره خویش بوده و از غم و درد دیگران بی خبر و بحل مستمندان و مستضعفان در رفع حاجت و نیاز آنان نپردازد والحق نیكو گفته


است حكیم سعدی علیه الرحمه


بنی آدم اعضای یك دیگرند

كه در آفرینش ز یك گوهرند


تو كز محنت دیگران بی غمی

نشاید كه نامت نهند آدمی


فاطمه زهرا سلام علیها میزان است از حیث جود و سخاوت زیرا آنحضرت هم جود و سخاوت علمی دارد و هم جود و سخاوت مالی دارد و هم جود و سخاوت جانی.


آن درم دادن سخی را لایق است

جان سپردن خود سخای عاشق است


نان دهی از بهر حق نانت دهند

جان دهی از بهر حق جانت دهند


فاطمه زهرا سلام الله علیها میزان است از حیث صداقت حضرت فاطمه (ع) جز بصداقت وراستی تكلم نمی فرمود و بدین لحاظ است كه صدیقه نامیده شده است همین بس كه عایشه دختر ابوبكر در مورد صدق لهجه آن بزرگوار بارها گفته است (ما رایت احدا كان اصدق لهجته منها الا ان یكون الذی ولدها) یعنی من هیچ كس را راستگوتر از حضرت فاطمه (ع) ندیدم مگر پدر او حضرت رسول اكرم (ص) و البته باید چنین باشد چه فاطمه این


صفت و خصلت نیكو را از پدرش ارث برده كه اصدق الصادقین است و مصداق (انك لعلی خلق عظیم) است آیه 4 سوره القلم پس لسان او لسان الله است و دارای مقام عصمت است و خدای متعال در وصف لسان او فرموده (و ما ینطق عن الهوی ان هوالاوحی یوحی) سوره النجم آیه 4-3


آنكه معصوم آمد و پاك از غلط

او سروش جان وحی آمد فقط


فانی از خود گشته و زنده برب

ز آن بود اسرار حقش بر دو لب


ز آن كلام او كلام حق شده است

كآتش اندر دودمان خود زده است


چون محمد (ص) مظهر الله شد

از جهان غیب حق آگاه شد


آنچه فرماید نباشد از هوا

كشف لاهوت است و الهام خدا


گرچه قرآن از لب پیغمبر است

هر كه گوید نگفت او كافر است





گرچه فرقان از لب آن دلرباست

نامه حق است و گفتار خداست


و صدیقه، در لغت صیغه مبالغه است یعنی بسیار راستگو است صدیق كسی است كه هیچگاه دروغ نگفته باشد و پیوسته گفتار او مصدق كردار او باشد. صدیق بودن بسیار مقام عالی و والائی است.

ذات اقدس رب العالمین در قرآن صدیقین را در ردیف انبیاء و مرسلین توصیف فرموده است لقوله (و من یطع الله و الرسول فاولئك مع الذین انعم الله علیهم من النبین والصدیقین و الشهداء و الصالحین و حسن اولئك و رفیقا) آیه 69 سوره مباركه نساء.

یعنی آنانكه خدا و رسول را اطاعت كنند البته با كسانیكه خدا بآنها لطف و عنایت كامل فرموده یعنی پیغمبران و صدیقان و شهیدان و نیكوكاران محشور خواهند شد و اینان (در بهشت) چقدر نیكو و رفیقان خوبی هستند.

شكی نیست كه حضرت فاطمه سلام الله علیها مصداق صدیقه بودن است و واجد مقام عصمت است زیرا آن بانوی معظمه معصومه بتمام شئون فانی فی الحق بوده است یعنی وجودش فانی در وجود حق و علمش فانی در علم حق و قدرتش فانی در قدرت حق


و ارداه اش فانی در اراده حق و مشیتش فانی در مشیت حقتعالی بوده است و چنین كس در قبال اراده و مشیت حق تعالی از خود اراده و مشیتی ندارد و او نمی خواهد مگر آنچه می خواهد (و ما تشاون الا ان یشاءالله) آیه 29 سوره تكویر.پس بالبداهه تحقق عصیان در مورد او به هیچ وجه من الوجوه راه ندارد چه معصیت یعنی خلاف اراده تشریعی الهی اراده نمودن و كاری را انجام دادن و فرض این است كه او اراده اش فانی و مستهلك در اراده خدا است پس بدون شبهه چنین كس مبری و منزه از هرگونه خطاء و عصیان و انحراف و لغزش است و مصداق آیه شریفه (انما یرید الله لیذهب عنكم الرجس اهل البیت و یطهركم تطهیرا) آیه 33 سوره احزاب می باشد.

مضافا باینكه فاطمه زهراء صدیقه كبری سلام الله علیها با اتصال تام بمبادی عالیه در مقام كشف تام لاهوتی و علم شهودی حضوری و احاطی به تمام حقایق بوده و به عواقب امور دنیوی و برزخی و اخروی محیط و بصیر و آگاه بود و مخصوصا باقوه ملكوتیه و لاهوتیه آنحضرت كه قوی ترین رادع هر خطا و معصیت است اساسا تصور هوای نفسانی و عصیان در ساحت مقدسه زهرای اطهر دختر والاگهر پیغمبر خاتم حضرت محمد مصطفی بضعه


رسول الله صلوات الله علیها و علی ابیها و بعلها راه ندارد پس بنابراین فاطمه از هر جهت و هر بابت صدیقه و معصومه است.

بر عموم بانوان و نساء مسلمات لازم است آنحضرت را تبعیت و پیروی نموده حضرت صدیقه را در گفتار و رفتار و تمام اعمال میزان و اسوه و الگوی خود قرار دهند.

و لنعم ما قیل


زهرا (ع) گل گلستان عصمت

آن میوه بوستان عصمت


آن پرده نشین پرده ناز

نامی كن دودمان عصمت


رویش كه نشانه از او خلد

خورشید در آسمان عصمت


جسمش كه لطیفتر ز جانها

بر جسم بود روان عصمت


هر جا بزمین قدم گذارد

پیداست از او نشان عصمت


فرخنده همای اوج عفت

پرورده آشیان عصمت





مادر بعفاف او نزاده

یك دختر معصومه در جهان عصمت


چون او ننهاد هیچ زن پا

بر پله نردبان عصمت


ماننده او برون نیامد

از پرده امتحان عصمت


ناموش خداست آری آری

اندر كف او عنان عصمت


اشعار در ربار ذیل الذكر رار مروج الاسلام (شفیق) سروده است.


ای در درج حیا و آیت عظمی

بضعه خیر الوری و مریم كبری


فاطمه ام الائمه دخت محمد (ص)

بهر تو ایجاد گشته سبعه آباء


ام كتاب ام فضل ام علومی

ام ابیهات خواند خواج اسرا


نام تو صدیقه و بتول و زكیه

طاهره منصوره و محدثه عذرا





راضیه مرضیه و تقیه و نقیه

همسر حیدر علی عالی و اعلا


عالم امكان زنور روی تو روشن

خوانده شدی زین سبب به زهره زهرا


بهر محبت نعیم گشته فراهم

بهر عدویت حجیم گشته مهیا


مادر گیتی نزاده همچو تو دختر

خادمه درگه تو ساره و حوا


نور خدائی و عصمت الله مطلق

مادر دو مریمی و مام دو عیسی


احمد ثانی توئی و دخت نبوت

معدن عفت توئی و كوثر


معطی نطق مرا (لم یلد) به بسته وگرنه

خواند میت دخت خالق یكتا


من ز كجا و نعت و مدح تو گفتن

ذره كجا پی برد به ساحت بیضاء


لیك همین نكته در جلالت و قدرت

بس بود از بهر شخص عاقل دانا





اینكه نبوت ببابت حضرت خاتم

ختم شد از حكمت خدای تعالی


(باز تو داری كتاب وحی الهی

گشته در او درج علم جمله اشیاء)


(1)


چون سخن اینجا رسید جف قم شد

بگذرم و گویم ای حبیبه طه


لیله قدری و قدر تو مجهول

قدر تو نشناختند مردم دنیا


(1)

این بیت اشاره است به مصحف حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها فی كتاب بصائرالدرجات: عن ابی عبدالله علیه السلام (ان عندنا لمصحف فاطمه علیهاالسلام و مایدریهم ما مصحف فاطمه قال: مصحف فیه مثل قرآنكم هذا ثلاث مرات والله ما فیه من قرآنكم حرف واحد انما هو شی ء املاها الله و اوحی الیها.

قال قلت هذا والله العلم: در كتاب بصائر الدرجات. در حدیث طولانی. از حضرت صادق كاشف حقایق علیه الصلوه والسلام روایت شده كه آنحضرت فرموده در نزد ما مصحف حضرت فاطمه


علیهاالسلام است و مردم چه میدانند مصحف فاطمه (ع) چیست.

مصحفی است كه سه برابر قرآن است به خدا قسم كه از قرآن شما یك حرف در آن نیست آن چیزی است كه ذات احدیت آنرا املا و وحی كرده است بحضرت فاطمه (ع). راوی میگوید گفتم بخدا سوگند این است علم لدنی و موهبتی الهی.


علمی كه حقیقت است درسی نبود

درسی نبود هر آنچه درستیه بود


صد خانه پر از كتاب سودی ندهد

الا كه كتابخانه در سینه بود


و نیز در كتاب دلائل الامامه طبری صفحه 27 و 28

عن ابی بصیر قال: سئلت اباجعفر محمد بن علی علیهماالصلوه والسلام عن مصحف فاطمه علیهاالسلام. فقال انزل علیها بعد موت ابیها قلت ففیه شی ء من القرآن فقال ما فیه شی ء من القرآن. قلت فصفه لی قال. له دفتان من زبرجدتین علی طول الورق و عرضه حمراوین قلت. جعلت فصف لی ورقه قال ورقه من در ابیض قیل له كن فكان قلت جعلت فداك فما فیه.

قال علیه السلام فیه خبر ما كان و خبر ما یكون الی یوم


القیامته و فیه خبر سماء سماء و عدد ما فی السماوات من الملائكته و غیر ذالك و عدد كل من خلق الله مرسلا و غیر مرسل و اسمائهم و اسماء من ارسل الیهم و اسماء من كذب و من اجاب و اسماء جمیع من خلق الله من المومنین و الكافرین من الاولین و آلاخرین و اسماء البلدان و صفته كل بلد فی شرق الارض و غربها و عدد مافیها من المومنین و عدد ما فیها من الكافرین و صفته كل من كذب و صفته القرون الاولی و قصصهم و من ولی من الطواغیت و مده ملكهم و عددهم واسماء الائمه و صفتهم و ما یملك كل واحد واحد صفته كبرائهم و جمیع من تردد فی الادوار.

قلت جعلت فداك و كم الادوار: قال خمسون الف عام و هی سبعته ادوار فیه اسماء هولاء و هولاء و فیه علم القرآن كما انزل و علم التوارت كما انزلت و علم الانجیل كما انزل و علم الزبور و عدد كل شجره و مدره فی جمیع البلاد.

قال ابوجعفر علیه السلام و لما اراد الله تعالی ان ینزل علیها جبرئیل و میكائیل و اسرافیل ان یحملوه فینزلون به علیها و ذالك فی لیله الجمعه من الثلث الثانی من اللیل فهبطوا به و هی قائمه تصلی.

فمازالوا قیاما حتی قعدت و لما فرغت من صلاتها سلموا علیها


و قالوا السلام الله یقرئك السلام: و وضعوا المصحف فی حجرها.

فقالت لله السلام و منه السلام و الیه السلام و علیكم یارسل الله السلام ثم عرجوا الی السماء. فمازالت من بعد صلاه الفجرالی زوال الشمس تقراه حتی اتت الی آخره و لقد كانت علیهاالسلام مفروضه الطاعته علی جمیع من خلق الله من الجن و الانس و الطیر و الوحس و الانبیاء و الملائكه.

قلت جعلت فداك فلمن صار ذالك المصحف بعد مضیها، قال دفعته الی امیرالمؤمنین علیه السلام فلما مضی صار الی الحسن ثم الی الحسین علیهماالسلام ثم عندا هلم حتی یدفعوه الی صاحب هذالامر.

قلت ان هزا لعلم كثیرا قال یا ابا محمد ان هذا لذی و صفته لك لفی ورقین من اوله و ما وصفت لك بعد ما فی الورقه الثانیه و لا تكلمت بحرف منه ابوبصیر گوید از حضرت امام محمد باقر شكافنده علوم اولین و آخرین علیه السلام در مورد مصحف حضرت فاطمه سلام الله علیها سئوال نمودم حضرت فرمود این مصحف محتوی مطالب و نكاتی است كه بعد از رحلت حضرت ختمی مرتبت پدرش بر حضرت فاطمه (ع)نازل شده است.

عرض نمودم آیا از قرآن چیزی در مصحف هست: حضرت فرمود نه چیزی از قرآن در آن نیست. گفتم آن را برایم


توصیف فرما.

فرمود آن دارای دو جلد از جنس زبرجد احمر است و به اندازه طول و عرض یك برگ می باشد عرض نمودم فدایت شوم توصیف فرما ورقه و برگ آنرا كه از چیست، فرمود از در سفید كه با گفتن كلمه كن موجود شده است.

عرض نمودم فدایت شوم ممكن است بفرمائید چه چیز در آن نگاشته شده است.

فرمود محتوی اخبار و چیزهائی كه در ازل بوده و تا ابد و روز قیامت كبری خواهد بود و اخبار هر یك از آسمانها و شماره آنچه در سماوات و عوالم عالیه است از ملائك و فرشتگان و غیرذالك و عدد هر یك از خلق الله و پیامبران مرسل و غیر مرسل و اسماء ایشان و اسماء اقوام و اممی كه سفراء الهی بسوی آنان فرستاده شده اند و اسماء آنان كه پیامبران را تكذیب كرده و یا به ایشان گرویده اند و دعوت آنان را اجابت نموده اند و اسماء تمام مؤمنان و كافرین از آغاز خلقت تا پایان آفرینش و اسامی شهرها و خصوصیات و صفت هر بلدی چه در شرق و چه در غرب جهان و عدد مؤمنین در هر شهر و كافرین در هر شهر و صفات و خصوصیات كل كسانی كه تكذیب كرده اند و صفات و خصوصیات


اهل قرون اولی و پیشینیان و قصص و داستانهای مربوطه به آنان و اسامی طاغوتیانی كه بقدرت رسیده اند و حكومت كرده اند و مدت حكومت و دوران فرمانروائی هر یك از آن طواغیت و زمامداری آنان با مشخصات هر یك از ایشان و تمام روی دادهای واقعه در ادوار و نقل و انتقالاتی كه انجام گرفته و همه در آن مصحف حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها مندرج است.

گفتم فدایت شوم مقدار آن ادوار چند دوره است. فرمود پنجاه هزارسال و آن عبادت از هفت دوره است.

در آن مصحف فاطمه علیهاالسلام است اسامی و نامهای جمیع ما خلق الله و مدت آجال آن ها و صفات اهل بهشت و عدد كسانی داخل بهشت می شوند و عدد اهل ناز و جهنمیان و اسماء هر یك از این دو گروه بهشتی و دوزخی.

و نیز در همان مصحف است علم قرآن به همان گونه كه نازل شده است و علم تورات به همان گونه كه نازل شده است و علم انجیل بهمان گونه كه نازل شده است و علم زبور به همان نحو كه نازل گردیده است.

و در آن مصحف عدد كل اشجار و درختان و عدد مدر و سنگریزه های هر شهر و دیار مندرج است. (و خلاصه چیزی نیست


در قلمرو هستی و وجود از غیب و شهود مگر آنكه در آن مصحف ثبت است).

آنگاه حضرت ابوجعفر امام باقر علیه السلام فرمود چون اراده الهی و مشیت خداوند بر نزول این مصحف بر حضرت فاطمه علیهاالسلام تعلق گرفت نخست دستور از صقع الوهی صادر شد كه جبرئیل و میكائیل و اسرافیل آن مصحف را برداشته و نازل شوند بمحضر فاطمه زهرا سلام الله علیها.

وقوع این نزول در لیله جمعه از ثلث ثانی از شب بود هنگامیكه این سه ملك مقرب الوهی حامل آن مصحف خدمت حضرت فاطمه رسیدند آن حضرت در محراب خود به نماز ایستاده بود آن فرشتگان سرپا ایستاده تا اینكه حضرت نشست و بعد از اینكه از نماز فراغت حاصل نمود آنان بر حضرتش سلام كردند و گفتند ذات اقدس حق تعالی بتو سلام میرساند و سپس آن مصحف را در درمان آن حضرت با احترام گذرادند.

حضرت فاطمه فرمود سلام مختص خداست و سلام از سوی خدای است و سلام بسوی خداست و نیز سلام بر شما ای سفراء و رسل الهی.

پس از انجام این ماموریت آن فرشتگان بسوی آسمان


عروج نمودند. حضرت فاطمه بعد از نماز صبح تا زوال شمس پیوسته بمطالعه آن صحیفه شریفه مشغول بود تا اینكه بآخر آن مصحف رسید.

به تحقیق حضرت فاطمه واجب الطاعته است و اطاعت آن حضرت بر جن و انس و بر طیر و وحش و بر تمام ملائك و جمیع خلایق علی الاطلاق واجب و لازم است.

راوی عرض كرد فدایت شوم بفرمائید آن مصحف بعد از حضرت فاطمه به چه كسی انتقال یافت.

امام باقر علیه السلام فرمود حضرت فاطمه آن مصحف را به امیرالمومنین علی علیه السلام داد و حضرت علی مرتضی آن مصحف را بحضرت امام حسن مجتبی و سپس آن مصحف به امام حسین (ع) منتقل و بعد آن مصحف نزد اهلش باقی ماند تا اینكه به صاحب این امر واگذار كند.

راوی میگوید عرض كردم واقعا این علم بسیار قابل اهمیت است چه تمام محتوای آن اسرار آفرینش است. حضرت فرمود ای ابا محمد آنچه را كه من از این مصحف برای تو توصیف نمودم در دو ورق اول آن بود و من آنچه در ورق دوم بود برای تو بیان ننمودم حتی یك حرف از آن را برای تو نگفتم. (معلوم می شود حضرت


استعداد ادراك بیش از آن را در راوی كه ابوبصیر است ندیده است).

مصحف حضرت فاطمه علیهاالسلام كه علم ازل و ابد و حقایق و وقایع گذشته و آینده تا قیامت در آن منطوی است یكی از منابع و مصادر علوم اهل بیت عصمت و معادن حكمت علیهم السلام است این مصحف در این عصر و در این زمان بدون شك نزد حضرت بقیه الله خاتم الاوصیاء مهدی ولی عصر ارواحنا له الفداء می باشد و اوست كه صاحب امر است علامه مجلسی روایتی در كتاب بحار نقل كرده است از حضرت امام صادق علیه السلام كه فرموده است در مورد حضرت فاطمه سلام الله علیها (هی الصدیقته الكبری و علی معرفتها دارت القرون الاولی.

قرون اولی دوران تمام انبیاء و اوصیاء و امم آنان حتی قرن خاتم انبیاء كه خیر القرون است شامل می باشد خداوند متعال هیچ یك از انبیا و رسل را مبعوث نفرمود مگر اینكه آنها به فضائل و كمالات حضرت فاطمه و محبت او اقرار كنند.

مطابق براهین عقلیه و نقلیه افضلیت و اشرفیت حضرت صدیقه كبری بعد از پدرش حضرت محمد مصطفی و شوهرش


حضرت علی مرتضی صلوات الله علیهم ثابت و مبرهن و مسلم است كافی است در تائید این مطلب حدیث شریف منقول از حضرت امام صادق علیه السلام لقوله لولا ان الله تعالی خلق امیرالمؤمنین علیه السلام لم یكن لفاطمه كفو علی وجه الارض آدم فمن دونه. از بحارالانوار مجلسی ج 43

حضرت امام صادق كاشف حقایق فرمود اگر ذات اقدس خداوند متعال وجود ولی ذوالجلال علی مرتضی امیر اهل ایمان را نیافریده بود در صفحه ارض عالم امكان برای فایمه زهرا كفوی وجود نداشت.

للعالم الربانی و الحكیم الصمدانی آیت الله حاج شیخ محمد حسین الاصفهانی مشتهر به كمپانی در ثناء و نعت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها.


ناطقه مرا مگر روح قدس مدد كند

تا كه ثنای حضرت سیده نساء كند


وهم باوج قدس ناموس اله كی رسد

فهم كه معت بانوی خلوت كبریا كند


فیض نخست و خاتمه نور جمال فاطمه

چشم دل ار نظاره در مبدء و منتهی كند





صورت شاهد ازل معنی حسن لم یزل

وهم چگونه وصفت آئینه حق نما كند


مطلع نور ایزدی مبدء فیض سرمدی

جلوه او حكایت از خاتم انبیاء كند


بسمله صحیفه فضل و كمال معرفت

بلكه گهی تجلی از نقطه تحت (با) كند


دائره وجود را نقطه ملتقی بود

بلكه سزد كه دعوی لو كشف الغطا كند


عین معارف و حكم بحر مكارم و كرم

گاه سخا محیط را قطره بی بها كند


لیله قدر اولیاء نور نهار اصفیاء

صبح جمال او طلوع از افق علا كند


بضعه سید بشر ام ائمه غرر

كیست جز او كه همسری باشه لافتی كند


و حس نبوتش نسب جود و سخاوتش حسب

قصه ای از سخاوتش سوره (هل اتی) كند


دامن كبریای او دسترس خیال نی

پایه قدر او بسی پایه بزیر پا كند





لوح قدر بدست او كلك قضا به شست او

تا كه مشیت الهیه چه اقتضا كند


عصمت او حجاب او عفت او نقاب او

سر قدم حدیث ازان سترو از آن حیا كند


نفحه قدس بوی او جذبه انس خوی او

منطق او خبر ز (ما ینطق عن هوی) كند


قبله خلق روی او كعبع عشق كوی او

چشم امید سوی او تا به كه اعتنا كند


(مفتقرا) متاب رو از در او به هیچ سوز

آنكه مس وجود را فضه او طلا كند


حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها میزان است از حیث عرفان و معرفت

حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها میزان است از حیث عدل و عدالت

حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها میزان است از حیث عفاف و عفت

حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها میزان است از حیث شهامت و شجاعت


حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها میزان است از حیث همت و مناعت

حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها میزان است از حیث حلم و متانت

حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها میزان است از حیث احسان و عطوفت

حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها میزان است از حیث مهر و شفقت

حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها میزان است از حیث رضا بقضاء خدا

حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها میزان است از حیث رجاء و اثق بخدا

حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها میزان است از حیث خشیت و خوف از خدا

حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها میزان است از حیث توكل و اتكا بخدا

حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها میزان است از حیث اشتیاق بلقا خدا


حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها میزان است از حیث عشق و علاقه بخدا

حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها میزان است از حیث اشتیاق بموت

حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها میزان است از حیث بی اعتنائی بدنیا

حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها میزان است از حیث بی اعتنائی بزینت دنیا

حضرت فاطمه ی زهرا سلام الله علیها میزان است از حیث بی اعتنائی بمال دنیا

حضرت فاطمه ی زهرا سلام الله علیها میزان است از حیث جهان بینی

حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها میزان است از حیث امور خانه داری

حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها میزان است از حیث امور شوهرداری

حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها میزان است از حیث اخلاق جمیله و صفات كمالیه انسانیه چه آنحضرت انسان كامل


است و مكتب او مكتب انسان سازی است.

ابعاد و شئون كمالیه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها از حیطه حصر خارج است و آنچه بعنوان میزان بودن آنحضرت اشاره شد هر یك از آن فرازها را شواهدی است كه بیان آن مشروحا از وسع این رساله بیرون است (تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل)

از جمله آن ابعاد میزان بودن آن ملكه ملك و ملكوت است برای نسوان و بانوان مسلمان جهان از جنبه مادری و تربیت اولاد زیرا آنحضرت فرزندانی تربیت نمود مانند امام حسن و امام حسین و زینب و ام كلثوم كه هر یك موجب ابقای دین و حافظ كیان قرآن و نگهبان اسلام و مروج آئین و شریعت و سنت حضرت خیرالانام بودند.

آن فرزندش حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام بود كه دست پرورده آغوش عصمت و تربیت شده دامن فاطمه و شیرخورده مكتب وحی و تنزیل و در عین خود دارای مقام ولایت كلیه مطلقه و مظهر عالم السر و الخفیات است.

امام حسن مجتبی علیه السلام دومین نیر برج ولایت و اختر فروزان امامت اطرافیان خود را كه محور او بودند همه


را می شناخت و میدانست كه آنها برای نصرت دین خدا و یاری آن حضرت حاضر بمبارزه و جنگ با دشمن دین نیستند میدانست كه آنها مردم خیانتكاری هستند مضافا باینكه میدید سر لشكرهایش هر شب دارند بلشكر دشمن دین یعنی معاویه بن ابی سفیان ملحق می شوند و هیچیك از آنها اهل وفا نمی باشند و اگر چنانچه حضرتش بمبارزه و جنگ پردازد در اولین مرحله خون یك عده شیعه بخاك ریخته می شود.

و از طرفی معاویه پیشنهاد صلح نموده است و قراردادی در میان گذارده كه ظاهرا به نفع اسلام و مسلمین است گرچه حضرت میدانست كه پیشنهاد مصالحه بر اساس مكر و خدعه و سیاست شیطانی است.

و معاویه نیرنگ باز كسی نیست كه بر طبق قرارداد عمل كند.

اما امام علیه السلام مصلحت نظام كل را در حفظ و بقای اسلام جز كنار آمدن با معاویه ومصالحه با او غیر این ندید لذا ناچار بمصالحه پرداخت و این خدمت بزرگی بود كه آنحضرت برای حفظ دین در زمان خود نمود (حسن از صلح شد دین را نگهبان)

در این مقام مناسب دیدم عین كلام امام حسن علیه السلام


را در حكمت و سر مصالحه اش ذكر نمایم در كتاب احتجاج طبرسی كه از كتب معتبره است چنین روایت شده است:

لما صالح الحسن ابن علی بن ابی طالب علیهماالسلام معاویته ابن ابی سفیان علیهما العنته دخل علیه الناس فلامه بعضهم علی بیعته. قال علیه السلام و یحكم ما تدرون و ما عملت والله للذی عملت لشیعتی خیر مما طلعت علیه الشمس او غربت الا تعلمون انی امامكم و مفترض الطاعته علیمك و احد سیدی شباب اهل الجنته بنص من رسول الله (ص) علی.

اما علمتم ان الخضر لما خرق السفینه و اقام الجدار وقتل الغلام كان ذالك سخطا لموسی بن عمران اذ خفی علیه وجه الحكمته فی ذالك و كان ذالك عندالله حكمته و صوابا الحدیث.

چون حضرت امام حسن مجتبی فرزند حضرت علی ابن ابی طالب صلوات الله و سلامه علیهما با معاویه بن ابی سفیان لعنته الله علیهما مصالحه كرد مردم آنحضرت را مورد ملامت و سرزنش قرار دادند (كه چرا با او صلح نمودی) حضرت فرمود وای بر شما شما نمی دانید من چه كار خیری انجام داده بخدا قسم آنچه من انجام داده ام نفع آن بهتر و بیشتر است از آنچه آفتاب جهان تاب بر آن اشراق دارد و می تابد آیا شما نمیدانید كه من امام معصوم و


واجب الطاعه شما هستم و یكی از سیدان اهل بهشت می باشم مطابق نص روایت از حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله:

آیا شما نمیدانید كه آنچه خضر انجام داد از سوراخ كردن كشتی و بپا داشتن آن دیوار و كشتن آن غلام و این كارهای خضر موجب سخط و غضب موسی بن عمران گردید و حال آنكه انجام این امور عین صواب و حكمت بود عندالله تعالی تا آخر كلام آن بزرگوار در این مورد: مفاد بیان حضرت امام مجتبی علیه السلام این است كه این كار را من به نفع اسلام انجام دادم و مقتضای حكمت الهی همین بود كه من طبق آن عمل كردم بنابراین جای اعتراض بر عمل امام معصوم كه حجت خدا است و اراده و مشیت او فانی در اراده و مشیت حقتعالی است نیست و كسی را این اجازه نیست كه چون و چرا در امور مربوطه بمقام ولایت كلیه مطلقه نموده و بر افعال او اعتراض نماید و یا العیاذبالله او را مورد ملامت قرار دهد چه اعتراض بر امام معصوم اعتراض بر خدای حكیم است امام مظهر خدائی است كه (لا یسئل عما یفعل) آیه 23 سوره انبیاء

زیرا خدا آنقدر كارش حكیمانه است كه جای پرسش از او نیست. فافهم امام مظهر علم خداست امام مظهر حلم خداست امام مظهر قدرت خداست امام مظهر اراده و مشیت خدا است (و ما


تشاون الا ان یشاء الله) آیه 29 سوره تكویر


ظهور حلم حق سبط پیغمبر (ص)

سرور جان زهرای مطهر (ع)


علی را وارث او رنگ شاهی

حسن آئینه حسن الهی


شهی كز حلم او گاه تصور

خرد غرق است در بحر تحیر


به ساحل كس رسیدی كشتن دین

نه لنگر بودیش آن حلم و تمكین


توانائی كه گر گشتی مصمم

دمی بر همزدی اوضاع عالم


زمین را آسمان كردی به ایما

برآوردی ثری را بر ثریا


بدان قدرت ز دشمن هر چه دیدی

تحمل كردی و بر جان خریدی


به خصم ار صلح پاس دین بود

كه پاس دین به عهد وی چنین بود





(حسن از صلح شد دین را نگهبان

حسین از جنگ رونق داد بر آن)


دو دستند این دو از حلم و شهامت

گرفته رایت دین تا قیامت


مر این دو ملك دین را شهریارند

به عرش پاك یزدان گوشوارند


حسن را درد و محنت از برادر

اگر افزون نباشد نیست كمتر


جراحاتی كه از شمشیر و خنجر

شهید كربلا را بد به پیكر


حسن را بر جگر بودی بس افزون

ز تیر طعنه آن مردم دون


به جز نعش حسن نعشی بدوران

نگشت از بعد كشتن تیرباران


فرزند دیگری كه تربیت شده دامن عصمت فاطمه زهرا سلام الله علیهما می باشد او شاه لب تشنگان سرور و سالار شهیدان سلطان عشق امام الكونین حضرت امام حسین علیه السلام است.

آن حسینی كه سبط الرحمته و فطیم النبوه و ربیب العصمه


است.

آن حسینی كه دارای مقام ولایت كلیه مطلقه است آن حسینی كه سومین نیر برج ولایت و امامت است.

آن حسینی كه محیی دین و زنده كننده اسلام و مبقی قرآن است آن حسینی كه درس عرفان و معرفت در دعای عرفه بما آموخته است.

آن حسینی كه درس ایمان و تقوی درس همت و عزت و شرافت و حمیت و غیرت و درس وفا و نصرت دین خدا را در صحنه كربلا بما آموخته است.

آن حسینی كه درس محبت و عشق بازی با خدا و فداكاری در راه خدا برای حفظ دین خدا بما آموخته تا آنجا كه جان خود و فرزندان خود را در راه وصال ولقای دوست باخته و فدا كرده است و به نغمه (تركت الخلق طرا فی هواكا) مترنم آمده است.


حسین ابن علی آن مظهر عشق

كه شد مشتق همی از مصدر عشق


براه عشق حق جان را فدا كرد

گذشت از اكبر و از اصغر عشق





چو شد غرق یم عشق الهی

بشد سیراب هم از خنجر عشق


زمین كربلا عرش خدا شد

چو شد مدفون آنجا پیكر عشق


ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه كه به رادمردان و باهمتان و آنها كه دارای عزت نفس و مناعت طبع بوده اند اشاره می كند و در راس همه نام امام حسین علیه السلام را می برد عبارت ابن ابی الحدید این است.

سید اهل الاباء الذی علم الناس الحمیته و الموت تحت ضلال السیوف هو ابوعبدالله الحسین ابن علی (ع) الذی قد عرض علیه الامان واصحابه فانف من الذل. یعنی سید و آقا و رئیس اهل اباء و سرور همه رادمردان و آزادمنشان او كه گوی سبقت را در مقام همت الی از همه عالمیان ربوده و او كه درس حمیت و غیرت و شرافت و عزت بتمام جهانیان آموخت او كه مرگ و شهادت را سعادت و زندگی با ستمكاران را ذلت و نكبت دانست او كه به او و اصحاب و یارانش پیشنهاد امان دادند نپذیرفت و حاضر نشد زیر بار ذلت برود آن آقای بزرگوار همانا حضرت ابی عبدالله الحسین شیر بچه حیدر كرار فرزند حضرت علی مرتضی است.


از این به بعد عین كلام امام حسین علیه السلام را كه در كربلا روز عاشورا ندا در داد و به تمام جهانیان اعلام كرد كه من هرگز ذلیل نمی شوم این جمله حضرت را ضمن عبارت خود می آورد بیان امام علیه السلام این است (الا ان الدعی بن الدعی قدر كزبین اثنتین الذلته و السلته هیهات مناالذلته یا بی الله ذالك لنا و رسوله و المومنون و حجور طابت و طهرت و انوف حمیته و نفوس ابیته من ان توثر طاعته اللئام علی مصارع الكرام). از كتاب لهوف.

مردم عالم بدانید و تمام جهانیان همه آگاه باشید ناكس فرومایه زنازاده پسر زنازاده عبیدالله بن زیاد به من پیشنهاد امان داده و مرا بین دو امر مخیر ساخته است كه یكی از این دو امر را انتخاب نمایم یا تن بكشتن بدهم و یا تسلیم شوم ولی من هرگز ذلیل نمی شوم نه خدا راضی است بذلت ما و نه رسول او و نه آنها كه اهل ایمانند و نه دامنهائیكه كه مرا پرورش داده و تربیت نموده اند دامن پاكی كه مرا پرورده و تربیت كرده اباء و اجتناب دارد كه دست پرورده او ذلت را اختیار كند خاندان شرف و عزت ذلیل نخواهند شد.

من كه در دامن فاطمه زهرای اطهر دختر والاگهر پیغمبر پرورش یافته ام كجا حاضرم تن بذلت بدهم (هیهات مناالذلته)


مردم آزادی خواه تن بخواری نمیدهند و اطاعت مردم پست را نپذیرند این درسی است كه امام حسین علیه السلام به عموم مسلمین و تمام ملل اسلامی میدهد كه مسلمان نباید هرگز ذلیل و تسلیم بیگانه شود.

این درس (هیهات مناالذلته) بحمدالله در عصر ما در نظام جمهوری اسلامی در ایران مركز شیعیان غیور و با همت برهبری حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه عملی گردید و ملت با ایمان ایران به تبعیت از آن نابغه دهر و مظهر شرف خود را از زیر بار ذلت و استعمار و استثمار بیگانگان با نهضت و قیام خود نجات دادند و پیروز گردیدند این درس امام حسین علیه السلام بایست پیوسته نصب العین باشد اگر مسلمانان جهان سرمشق از ایرانیان بگیرند و از درس امام حسین علیه السلام پیروی نمایند این درس آزادگی است درس حریت است درس شرافت است درس عزت است درس سیادت است.

خداوند توفیق عمل به آن را بتمام ملل اسلامی عنایت فرماید و مسلمین را در سایه تعالیم عالیه امام حسین علیه السلام سرافراز و آقای جهانیان گرداند امام حسین است كه اسلام را زنده كرد و به تمام جهانیان درس عزت و شرف آموخت.


دو فرزند دلبند دیگر حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها یكی حضرت زینب كبری و دیگری ام كلثوم علیهماالسلام می باشند كه هر دو تربیت یافته دامن عصمت زهرای اطهرند.

این هر دو نفر دختران ملكه ملك هر دو همسفر با برادر بزرگوارشان امام حسین (ع) از مدینه تا كربلا بودند و در نهضت و قیام حضرتش شركت داشتند و بعد از شهادت آن حضرت دنباله رسالت سالار شهیدان را گرفته ادامه دهنده مقصد برادر كه احیای دین و ابقای اسلام بود از هدف آنحضرت پیوسته تعقیب نمودند و چون بكوفه و شام رهسپار شدند خطبه های این دو خواهر والاگهر مانند بمب اتم كاخ ابن زیاد و یزید را لرزاند مخصوصا خطبه قهرمان كربلا زینب كبری سلام الله علیها در مجلس یزید پلید و مركز حكومت او زینب كبری سلام الله علیها در مجلس یزید پلید و مركز حكومت او زینب كبری دخت رشید و شجاع فاطمه زهرا (س) دربار یزید ملعون ازل و ابد را متزلزل ساخت.

(مولف را نسبت به عظمت حضرت طینب علیهاالسلام رساله مستقله ایست).

زینب در آن خطبه كوبنده اش داد سخن داد و در پایان خطبه اش یزید را مخاطب ساخته چنین فرمود (فكد كیدك واسع سعیك و ناصب جهدك فوالله انك لا تمحو ذكرنا و لا تمیت وحینا و


لا تدرك امدنا و لا ترحض عنك عارها و هل رایك الا فند و ایامك الا عدد و جمعك الا بدد یوم یناد المناد الا لعنته الله علی الظالمین فالحمد لله رب العالمین الذی ختم لاولنا بالسعاده و المغفره و لاخرنا بالشهاده و الرحمته ونسئل الله ان یكمل لهم الثواب و یوجب لهم المزید و یحسن علینا الخلافته انه رحیم و دود و حسبنا الله و نعم الوكیل)

ای یزید آنچه می توانی مكر و فریب خود را به كار زن و آنچه می توانی سعی و كوشش كن اما بخدا سوگند كه تو نمی توانی نام ما را از بین ببری (ثبت است برجریده عالم دوام ما).

یزیدا تو نمی توانی اشراق وحی ما را كه تجلی خداست خاموش گردانی بدین وسیله به آرزوی دلت كه محو نور قرآن است برسی یزیدا تو نمی توانی این ننگ و عار را از دامن خود پاك نمائی یزیدا آگاه باش كه رای و اندیشه تو بسیار ضعیف است و دودمان زندگیت بزودی سپری میگردد و جمع تو پراكنده می شود روزی كه منادی الهی ندا در دهد كه لعنت ازل و ابد بر ستمكاران باد.

حمد و ستایش پروردگار جهانیان را كه ابتدای كار ما را به سعادت و مغفرت قرار داد و پایان آنرا به شهادت و رحمت ختم


فرمود ما از صقع الوهیت مسئلت می نمائیم و از خداوند متعال می خواهیم كه ثواب و رحمت خویش را بر شهیدان ما تكمیل فرماید و اجر و مزد آنان را افزون سازد و خلافت و جانشینی ما را حسن و نیكو قراردهد كه او رحیم مطلق و مهربانست و ما را خدا كافی است كه او نیكو وكیلی است.

زینب كبری سلام الله علیها در مجلس یزید در مجلسی كه لشكری و كشوری و شخصیتهای دیگری حضور دارند این بانوی عظمی در نهایت شهامت و با كمال جرئت در حالیكه اسیر است در حالیكه بازویش بریسمان بسته است با اینحال با منطق معجزآسا خطابه اش سحر یزید پلید را باطل و او را رسوا كرد و او را مورد توبیخ قرار داد فرمود ای فرزند طلقاء اگر چه وضع روزگار مرا در شرائطی قرار داده كه با تو سخن بگویم اما من تو را كوچك می شمرم و مورد سرزنش بسیار و توبیخ فراوان میدانم تو جنایت بزرگی مرتكب شدی و ننگی ابدی بر دامن خود زدی و خود را تا قیامت مورد لعنت قرار دادی.

آری زینب كبری تربیت شده مكتب مادر بزرگوارش فاطمه زهرا است این شهامت این شجاعت این لسان معجزه آسا همه را از مادرش ارث برده او مظهر مادرش زهرای اطهر است و باید


چنین باشد مگر حضرت فاطمه زهرا نبود كه در مقام احتجاج با ابوبكر خلیفه غاصب او را مورد توبیخ قرار داد و منطق كوبنده فاطمه زهرا او را رسوا كرد پس از آنچنان مادری چنین دختری بوجود آمدن جای تعجب نیست آری حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیهاست كه در دامن عصمتش امام حسن مجتبی و امام حسین شهید كربلا و زینب كبری و ام كلثوم تربیت و پرورش یافته اند و شیر از پستان چنان مادری مكیده اند و هر یك به نحوی دین خدا را نصرت و یاری نموده اند چنانچه سابقا اشاره شد


(حسن از صلح شد دین را نگهبان

حسین از جنگ رونق داد بر آن)


همین طور دو دختر حضرت فاطمه زهرا حضرت زینب و ام كلثوم هر یك بنوبه خود خدمت خود را به اسلام و قرآن و حفظ و بقای دین خدا نمودند و تمام این خدمات انجام شده از حضرت فاطمه زهرا نشات گرفته چه او است كه سرچشمه فیض الهی و كوثر محمدی و مصداق خیر كثیر نامتناهی است و اوست كه مخزن علم و حكمت و منبع كل كمالات و فضائل است و اوست كه مخزن علم و حكمت و منبع كل كمالات و فضائل و اوست كه محرم حرم خاص اسرار الوهی است صلوات الله علیها و علی ابیها و بعلها و بنیها ازلا و ابدا و سرمدا.

در این مقام مناسب دیدم اشعار در ربار ذیل را ذكر نمایم.




ای حرم خاص خداوندگار

دست خداوند ترا پرده دار


مهر جبین زهره زهرا توئی

روشنی ماه و ثریا توئی


از همه نسوان جهان برتری

آن همگان دیگر و تو دیگر


ام اب و بضعه خیر الانام

مادر دو رهبر صلح و قیام


همسر محبوب امیر عرب

خلقت پیدا و نهان را سبب


خوانده خدا عصمت كبری ترا

گفته نبی ام ابیها ترا


ابن و ابت تاج سر عالمند

نسل تو سادات بنی آدمند


مادر تو اشرف زنهاستی

دختر تو زینب كبراستی


چیست حیا ریشه دامان تو

كیست ادب بنده فرمان تو


پاك بود دامنت از هر گناه

آیه تطهیر ز قرآن گواه





عالمه و نابغه روزگار

عارفه و عابده كردگار


مانده ز علم تو علی در شگفت

آنكه كمالش همه عالم گرفت


شرم و ادب از ادبت شرمسار

گوش تو را عقل و خرد گوشوار


رشته تو رشته نظم جهان

سینه تو مخزن راز نهان


وقت خوشت وقت مناجات تست

شاد پیمبر ز ملاقات تست


كس نبرد راه به سامان تو

جز پدر و شوهر و یزدان تو


هم ز پی عرض ادب گاه گاه

یافته جبرئیل در آن خانه راه


خانه تو گلشن مهر و وفا

مكتب تو مكتب صدق و صفا


نیست عجب گر به چنین مكتبی

تربیت آموخته چون زینبی (ع)